سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سی سال یادداشت

غزل باران

به همین زودی‌ها
غزلی می‌گویم
با ردیف باران
وزن ضرباهنگِ
چک چکِ قطره که از چانه برگ
می‌چکد بر کف دست گودال
تا بخندد غنچه
تا برقصد شاخه
پرشود سینه دشت از نفس خیس صبا
و به هنگامی که
بر سر سفره مهمانی دشت
بوی خاک و باران
باغ را مست کند
شاه بیت غزلم
می‌شود نغمه ترجیع هَزار
و به هر شاخه که در باغ قدی دارد راست
مرغکی می‌خواند
باغ دَم می‌گیرد
او دگر می‌آید
به همین زودی‌ها
تا همین جمعه اگر صبر کنید
23/3/87


ارسال شده در توسط محمد رضا جباران